
7 نوع مشتری از نظر رفتار
اردیبهشت 17, 1401
چرا کمالگرایان خوشحال نیستند؟
آذر 24, 1401برای همه ما پیش آمده هنگام سال نو تصمیمات جدیدی میگیریم.
اما بعد از گذشت چند روز یا چند ماه آنها را فراموش کرده و دیگر سراغشان نمی رویم.
یا اینکه تصمیماتمان به نتیجه نمی رسد.
در این مقاله قصد داریم یکی از مهم ترین دلایل به نتیجه نرسیدن تصمیمات را بررسی کنیم پس با ما همراه باشید.
رفتار اهمال کارانه
به مثال زیر توجه کنید
دوستِ نویسنده ای که میداند چطور در جملات خودش احساس را دخیل کند _ این هنرمند _ حدودا هر هفت سال یکبار کتابهای مختصر صد صفحهای مینویسد. خروجی کار متوسط او برابر با دو خط چاپی در هر روز می باشد.
وقتی از او دربارهی بازده افتضاحش سوال میشود، پاسخ میدهد: تحقیق کردن لذت بخشتر از نوشتن است. به همین خاطر، پشت میز کارش مینشیند، ساعتها در اینترنت گشت میزند یا در پیچیدهترین کتابها غرق میشود، به این امید که بتواند یک داستان فراموش شده و شگفت انگیز پیدا کند. وقتی یک موضوع الهام بخش و مناسب پیدا میکند، خود را قانع میکند که تا زمانیکه حس خوبی نداشته باشد نمیتواند کار را شروع کند متاسفانه این حس خوب به ندرت سراغ او میآید.

شکلهای مختلف اهمال کاری
دوست دیگری در ۱۰ سال گذشته هر روز تلاش می کرد سیگار کشیدن را ترک کند. هر سیگاری که میکشد، میگوید سیگار آخر اوست. این روند همچنان ادامه می یابد.
و یا دوست را تصور کنید که میگوید فرم مالیاتم ششمین ماه است روی میز کارم خاک میخورد، هنوز امیدوارم خود فرم، خودش را پر کند.
اهمال کاری چیست؟
اهمال، تمایل به عقب انداختن کارهای ناخوشایند اما ضروری است. سفر دشوار به باشگاه ورزشی، اتخاذ یک سیاست بیمه ارزانتر، نوشتن نامه های تشکر آمیز، حتی تصمیم های سال نو هم کمک چندانی به تو نمیکند.
در ابتدای مقاله مثالهایی ذکر شد که مشابه آنها را بارها تجربه کرده اید.
مهم ترین دلیل نتیجه نگرفتن تصمیمات سال نو اهمال کاری است.

علت عقب انداخت کارها و یک تحقیق علمی
اهمال کردن کار بیهودهای است، چرا که هیچ پروژهای قرار نیست به خودی خود کامل شود!
ما میدانیم انجام یک کار سودمند است، اما چرا دائم آن را به روز دیگری موکول میکنیم؟ به خاطر وجود بازهی زمانی بین کاشت و برداشت. پر کردن این فاصله نیازمند میزان زیادی قوای ذهنی است، همانطور که روی بائومایستر، روانشناس، این را در یک آزمایش هوشمندانه نشان داد. او دانشجویان را در برابر یک اجاق که در آن شیرینی شکلاتی در حال پخته شدن بود گذاشت. بوی خوشمزه شیرینیها در اتاق پیچیده بود. سپس یک کاسه پر از تربچه کنار اتاق گذاشت و سپس به دانشجویانش گفت هر چه بخواهند میتوانند از آن بخورند، اما حق دست زدن به شیرینی ها را ندارند. سپس سی دقیقه دانشجویان را در اتاق تنها گذاشت. دانشجویان گروه دوم اجازه داشتند هر چه می خواهند شیرینی بخورند. بعد از آن، هر دو گروه باید یک مسئله دشوار ریاضی را حل می کردند، دانشجویانی که اجازهی خوردن شیرینی به آنها داده نشده بود دو برابر سریعتر از گروهی که به تعداد دلخواه شیرینی خورده بودند از حل مسئله ناامید شدند. بازه زمانی خویشتن داری باعث تحلیل رفتن قوای ذهنی با ارادهی آنها شده بود_ نیرویی که برای تسلیم نشدن در برابر دشوار بودن مسئله به آن نیاز داشتند.
اراده مثل باتری است.

چه راههایی برای غلبه بر اهمال کاری وجود دارد؟
اگر اراده تحلیل برود تلاشهای آینده، به شکست محکوم خواهند بود. اراده و خویشتنداری چیزی نیست که ۲۴ ساعته در خدمت شما باشد. نیاز به ترمیم و بازسازی دارد. اما خبر خوب این است که برای به دست آوردن آن تمام کاری که نیاز دارید انجام دهید، افزایش قندخون و استراحت است. درست است که غذا خوردن مناسب و استراحت های کوتاه مهم اند، اما نکته ضروری بعدی به کار بردن یک سری فوت و فن است که تو را سر پا نگه می دارند. یکی از این کارها حذف کردن عوامل حواس پرتی است، وقتی رمان مینویسم، دسترسی خودم را به اینترنت قطع میکنم، چرا که وقتی به یک گره در کار برخورد میکنم، آنلاین شدن بسیار وسوسه کننده است. اما موثرترین لمِ کار تعیین ضربالاجل است. دن آریلی، روانشناس، متوجه شد زمانهای تعیین شده از سوی مراجع بیرونی، مثل معلمان یا ممیزان مالیاتی بسیار کار آمدند. ضربالاجل های شخصی تنها زمانی کاربرد دارند که فعالیتها را گام به گام قسمت بندی کنیم و برای هر قسمت یک زمان به خصوص معین کنیم. به همین دلیل، تصمیم های مبهم در سال نو غالباً محکوم به شکستاند. پس بر خودت غلبه کن. اهمال کردن غیر منطقی است. اما برای انسان ها زیاد اتفاق میافتد. برای مقابله با آن، از روش تلفیقی استفاده کن. همسایه من اینگونه توانست پایان نامه دکترای خود را سه ماه بنویسد: او یک اتاق کوچک بدون تلفن و اینترنت اجاره کرد. سه تاریخ را از اول تعیین کرد، هر کدام برای یک بخش از پایان نامه. با تمام دوستانش درباره این سه تاریخ صحبت کرد و حتی این تاریخ را پشت کارت های ویزیت خود چسباند. با این روش، زمان های شخصی را به یک موضوع عمومی تبدیل کرد که ناگزیر باید به آن پایبند دهد. در زمان ناهار و عصرها، باتریهای خود را با خواندن مجلههای مد و خوابیدن زیاد شارژ میکرد.
