تاثیر روانشناسی رنـگــ در خرید و طراحی سایت های فروشگاهی
مرداد 31, 1400هوش هیجانی-اجتماعی
شهریور 5, 1400چرا تیمها تنبلی می کنند؟
کم کاری اجتماعی یا تنبلی در بین افراد جامعه خصوصا تیم هایی که با هم همکاری می کنند شایع است.
جالب اینجاست که این تنبلی در ظاهر دیده نمی شود.
اما چطور و چرا به آن کم کاری اجتماعی می گویند را در این مقاله بررسی خواهیم کرد.
در ادامه با ما همراه باشید.
تحقیقات شگفت انگیز رینگلمن
در سال ۱۹۱۳ ماکسیمیلیین رینگلمن، مهندس فرانسوی، عملکرد اسب ها را مطالعه کرد.
او نتیجه گرفت قدرت دو حیوان که یک کالسکه را می کشند با دو برابر قدرت یک اسب برابر نیست.
رینگلمن از این نتیجه شگفت زده شد
یافته هایش را به انسان ها نیز تعمیم داد.
چند مرد باید طنابی را از دو سو می کشیدند. او نیروی به کار گرفته شده از هر طرف را اندازه گیری کرد.
به طور میانگین، اگر دو نفر با هم طناب را بکشند، هرکدام فقط ۹۳ درصد از قدرت خود را به کار میگیرند.
وقتی سه نفری با هم بکشند، این عدد ۸۵ درصد است و اگر ۸ نفر بکشند، فقط از ۴۹ درصد قدرت خود بهره می گیرند.
علم چنین چیزی را اثر کم کاری اجتماعی می نامد.
کم کاری اجتماعی چه موقع اتفاق می افتد؟
این پدیده زمانی رخ می دهد، که عملکرد فرد با تلاش گروه آمیخته میشود.
و به طور مستقیم قابل مشاهده نیست.
کمکاری اجتماعی در میان قایقرانان نیز مشهود است، اما نه در رقابت های امدادی، چون در آنجا مشارکت های فردی مشخص اند.
کم کاری اجتماعی رفتاری منطقی است؛ چرا همه انرژی خودت را مصرف کنی وقتی نیمی از آن هم کفایت می کند؟
خصوصاً زمانی که این کوتاهی ها به چشم نمی آید.
به بیان سادهتر، کمکاری اجتماعی نوعی گول زدن است، و همه ما مقصریم، حتی اگر ناخودآگاه اتفاق افتاده باشد.
در مورد اسب های رینگلمن هم چنین اتفاقی افتاده بود.
پیامدهای کم کاری اجتماعی در گروه
وقتی مردم کار را با هم انجام می دهند، عملکردهای فردی کاهش پیدا میکند.
این شگفت آور نیست. چون نیروی مصرف شده ما به رغم کاهش کاملا صفر نمی شود.
پس چه چیزی مانع میشود که کاملاً استراحت کنیم و اجازه دهیم بقیه کار سخت را انجام بدهند؟
پیامدهای آن. عملکرد درحدصفر مورد توجه قرار خواهد گرفت و این مجازات های سنگینی را با خود به همراه دارد،
مثل اخراج از گروه یا متهم شدن. تکامل باعث شد خیلی از حس های ما پیشرفت کند و به خوبی تنظیم شود،
از جمله اینکه چه مقدار بیکاری ما را به دردسر نخواهد انداخت و اینکه چگونه آن را در دیگران تشخیص بدهیم.
کم کاری اجتماعی فقط در عملکرد فیزیکی ما اتفاق نمی افتد.
ما به لحاظ ذهنی هم کم کاری می کنیم.
برای مثال، در جلسه ها، هرچه تیم بزرگتر باشد، مشارکت فردی ضعیف تر میشود.
اما به محض آن که شرکت کنندگان به تعداد مشخص برسند، عملکرد ما ثابت می شود.
گروه شامل ۲۰ نفر، صد نفر یا بیشتر باشد، اینرسی حاصل شده است.
یک سوال باقی می ماند:
چه کسی این ایده را مطرح کرده که تیم ها بسیار بیشتر از افراد موفق میشوند؟
شاید ژاپنی ها.
سی سال پیش، آنها بازارهای جهانی را از محصولات خود پر کردند.
اقتصاد دانان حوزه تجارت به معجزه صنعتی ژاپنی ها دقیق تر نگاه کردند.
دریافتند کارخانه های آنها به شکل تیمی سازماندهی شده اند.
این مدل با موفقیت نسبی کپی شد. آن طرحی را که در ژاپن خیلی خوب کار کرده نمیتوان با آمریکایی ها و اروپایی ها تکرار کرد.
شاید چون کم کاری اجتماعی به ندرت در ژاپن اتفاق می افتد.
در غرب، تیم ها فقط و فقط در صورتی بهتر عمل می کنند که کوچکتر و متشکل از افراد مختلف و متخصص باشند.
چنین چیزی منطقی به نظر میرسد، چون در چنین گروه هایی عملکرد های فردی هر متخصص قابل ردیابی است.
کم کاری اجتماعی پیامد های جالبی دارد.
در گروه ها،ما نه تنها در مشارکت، بلکه حتی در حوزه جوابگویی هم تمایل به عقب نشینی داریم.
هیچ کس نمی خواهد مسئولیت کارهای خلاف یا تصمیم های بد کل گروه را قبول کند.
یک مثال چشمگیر محاکمه نازی ها در دادرسی های نورنبرگ است و یک مثال کمتر جنجالی آن، هیئت های مدیره یا تیم های مدیریتی هستند.
ما پشت تصمیم های تیمی پنهان می شویم.
عبارت فنی برای چنین چیزی انتشار مسئولیت است.
به همین دلیل است که تیم ها به نسبت تک تک اعضا تمایل به پذیرش ریسک های بزرگتری دارند.
افراد گروه استدلال می کنند که اگر کارها بد پیش برود، آنها تنها کسانی نیستند که سرزنش خواهند شد.
این اثر “انتقال مخاطرهآمیز” نام دارد و به طور خاص برای شرکت ها و استراتژیستهای صندوق بازنشستگی خطرناک است.
جایی که پای میلیاردها پول در میان است یا در وزارت دفاع، یعنی جایی که گروهها در مورد استفاده از سلاحهای اتمی تصمیم می گیرند.
در نتیجه، مردم در گروه ها نسبت به وقتی که تنها هستند متفاوت رفتار می کند. (در غیر این صورت، اصلا گروهی در کار نبود)
با آشکار شدن عملکرد های فردی تا حد امکان، می توان نقاط ضعف گروهها را خفیف کرد.
زنده باد شایستهسالاری! زنده باد جامعه عملکرد محور